"ما نمی‌توانیم مشکلات را با استفاده از همان نوع تفکری که هنگام ایجاد آنها استفاده کردیم، حل کنیم" (آلبرت اینشتین)
نقل قول فوق توسط آلبرت انیشتین کاملاً نیاز استراتژی و اصل رهبری استراتژیک را بیان میکند. برای حل مشکلات و حرکت به جلو، افراد باید دنیایشان را با بینش و بینایی تازه‌ای تفسیر کنند. اگرچه آسان است فکر کنیم که اکثر رهبران با یک استراتژی پیش می‌روند، اما اغلب ایده چارچوب رهبری استراتژیک به عنوان داشتن یک برنامه عملی اشتباه درک می‌شود. این سبک رهبری چیزی فراتر از یک ایده در مورد چگونگی اجرای برخی سیاست‌ها یا فرایندها است. دوره رهبری و لیدرشیپ در زمینه فراگیری مفهوم رهبری و لیدرشیپ کمک شایانی میکند.
تعریف اهداف استراتژیک
رهبری استراتژیک به توانایی مدیر برای بیان یک چشم انداز استراتژیک برای سازمان یا بخشی از سازمان و ایجاد انگیزه و ترغیب دیگران برای دستیابی به این چشم انداز اشاره دارد.
رهبری استراتژیک همچنین می‌تواند به عنوان استفاده از استراتژی در مدیریت کارکنان تعریف شود. این توانایی تأثیرگذاری بر اعضای سازمان و اعمال تغییرات سازمانی است. رهبران استراتژیک ساختار سازمانی ایجاد می‌کنند، منابع را تخصیص می‌دهند و چشم انداز استراتژیک را بیان می‌کنند. رهبران استراتژیک در یک محیط مبهم در مورد موضوعات بسیار دشواری کار می‌کنند که سازمانهای خارج از خود را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
هدف اصلی رهبری استراتژیک ، بهره‌وری استراتژیک است. هدف دیگر رهبری استراتژیک ایجاد فضایی است که در آن کارکنان نیازهای سازمان را در زمینه کار خود پیش‌بینی می‌کنند. رهبران استراتژیک کارمندان را در یک سازمان تشویق می‌کنند تا ایده‌های خود را دنبال کنند. رهبران استراتژیک برای تشویق کارمندان و عملکرد بسیار بهتر سازمان خود، از سیستم پاداش و انگیزه بیشتر استفاده می‌کنند.
هدف رهبری استراتژیک چیست؟
درک این نکته مهم است که رهبری استراتژیک فقط ابزاری برای سازماندهی یک گروه یا مدیریت جنبه عملیاتی یک شرکت نیست. هدف از استراتژی شامل تغییر یا ایجاد یک ساختار سازمانی است که برای دستیابی به اهداف سازمان بهتر است. بنابراین، هدف رهبری استراتژیک همیشه جنبه‌ای از تحول را شامل می‌شود. این در مورد ایجاد چشم انداز است که به حرکت سازمان از نقطه A به نقطه B کمک میکند.
نیاز به تغییر می‌تواند از مکان‌های مختلفی ناشی شود و به عنوان مثال لازم نیست لزوماً نجات یک سازمان شکست خورده باشد. در حالی که رهبری استراتژیک در تقویت عملکرد شرکت مفید است و می‌تواند به حل مسائل ساختاری در یک سازمان کمک کند، این تغییر می‌تواند ناشی از نیاز مثبت به تغییر مجدد به جای یافتن راه‌هایی برای بقا باشد.
با اینحال، بهبود در بهره‌وری اغلب در قلب رهبری استراتژیک است.
رهبری استراتژیک هرگز به یک راه حل سریع نمی‌رسد، زیرا سازمان را ملزم میکند هر زمان که تغییر را اعمال میکند یا تصمیمی می‌گیرد به آینده نگاه کند.
توانایی‌های اصلی که شما برای هدایت استراتژیک نیاز دارید:
رهبران استراتژیک همچنین به سه توانایی اصلی نیاز دارند که پایه و اساس برنامه اقدام را در چارچوب رهبری استراتژیک ایجاد میکند. این سه توانایی عبارتند از:
توانایی تفسیر. یک رهبر استراتژیک باید بتواند شرایط پیچیده را تفسیر کند تا بتواند برای تصمیم‌گیری، نتیجه‌گیری درستی داشته باشد. رهبر باید بتواند وضعیت موجود را بررسی کند و جزئیات پیچیده پیرامون مسائل را درک کند. این شامل مواردی مانند تفسیر وضعیت فعلی و بهره‌وری و نیازهای مشتری می‌باشد.
توانایی پیش بینی. رهبر علاوه بر توانایی خواندن وضعیت فعلی و معنای عناصر مختلف پیرامون تجارت یا پروژه، باید آینده نگر نیز باشد. رهبری استراتژیک مستلزم توانایی پیش بینی آینده و نتایج مختلف و همچنین شرایطی است که می‌تواند این پیش بینی‌ها را تحت تأثیر قرار داده و تغییر دهد. اقداماتی که رهبر اکنون انجام می‌دهد باید از راه‌های مختلف پیش از تجارت آگاه باشد.
توانایی تصمیم گیری. اما رهبر نمی‌تواند بی تحرک باشد یا وقت زیادی را صرفا صرف فکر کردن در مورد امکانات مختلف کند. آینده و بسیاری از نتایج آن نمی‌تواند رهبر استراتژیک را از تصمیم‌گیری باز دارد، زیرا بی‌عملی می‌تواند به تجارت آسیب برساند. بنابراین، یک رهبر استراتژیک قادر به تفسیر و پیش بینی است و سپس به نتیجه‌ای می‌رسد که جهتی را که شرکت به سمت آن حرکت میکند، بیان میکند. اگرچه رهبری استراتژیک این نیست که دستورات خود را به زیردستان بدهد، اما نقش رهبر همچنان نشان دادن جهت و مربیگری تیم به سمت آن است.
ویژگی‌های یک رهبر استراتژیک
مدل رهبری استراتژیک به مقدار زیادی به رهبری نیاز دارد. از آنجا که رهبر باید با هر جنبه از سازمان درگیر باشد، ویژگی‌های مورد نیاز بر مهارت‌ها و توانایی‌های سازمانی رهبر تاکید دارند. سه ویژگی اصلی یک رهبر استراتژیک باید بر توسعه به منظور موفقیت تمرکز کند.
کنجکاو
رهبران استراتژیک باید بتوانند شرایط پیچیده را بررسی کنند و بهترین راه حل‌ها را برای حرکت به جلو ارائه دهند. بنابراین، رهبر باید در مورد گزینه‌ها کنجکاو باشد و بتواند مسائل را زیر سوال ببرد. اگر احساس کنجکاوی نکنید، نمی‌توانید راه حل‌های استراتژیک برای سوالات خود پیدا کنید، زیرا فقط به چیزهایی که قبلاً یاد گرفته‌اید اعتماد خواهید کرد.
شخصیت پرسشگر می‌تواند مزایای زیادی را برای رهبران فراهم کند. این می‌تواند در ایجاد ارتباط با دیگران به شما کمک کند زیرا شما در مورد جهان بینی و نظرات آنها کنجکاو هستید. اما همچنین یادگیری چیزهای جدید را آسان‌تر میکند. اگر بتوانید زاویه مورد علاقه خود را پیدا کنید، یادگیری تقریباً در مورد همه چیز بسیار آسان‌تر و سرگرم کننده‌تر می‌شود.
وقتی چیزهای جدید یاد می‌گیرید، طبیعتاً در هدایت بهتر می‌شوید، زیرا درک شما از جهان بهتر است. به جای اینکه فقط در منطقه راحتی خود بمانید، می‌توانید ارتباط برقرار کرده و بینشی تازه بدست آورید.
بهبود ماهیت جستجوی شما کار دشواری نیست. شما به سادگی باید سوالات بیشتری بپرسید، خود را متعهد به آزمایش چیزهای جدید و غرق شدن در هر کاری که انجام می‌دهید کنید. اما همچنین لازم است بپذیرید که همه پاسخ‌ها را نمی‌دانید و گاهی اوقات در مورد مسائل اشتباه خواهید کرد.
مدبر
ویژگی فوق مربوط به دومین ویژگی رهبران استراتژیک است که همه چیز در مورد تدبیر است. با کنجکاوی بیشتر در مورد جهان و صنعتی که در آن کار می‌کنید، توانایی خود را در ارائه چیزهای بیشتر افزایش می‌دهید. شما مدبر می‌شوید، زیرا مهارت‌ها، دانش و درک متفاوتی در بار و بنه خود دارید.
به گفته جیسون شن، کارآفرین و مدیر محصول در Etsy، دو نوع منبع وجود دارد که شما باید از آنها استفاده کنید. اولین مورد درباره منابع داخلی است که شما در اختیار دارید، که مستقیماً به توانایی‌تان در نوآوری مربوط می‌شود. نوع دوم در مورد چیزهای خارجی است که شما نیاز دارید، اما نمی‌توانید کنترل کنید.
این موارد مستلزم تعامل با دیگران و یافتن راه‌های مختلف برای پاسخگویی به مشکل شماست. شن برای پیشبرد مهارت از لحاظ هر دو نوع، به شما پیشنهاد می‌دهد:
سرانجام، شن معتقد است که برای تبدیل شدن به یک فرد واقعاً مدبر، سه مرحله طول می‌کشد: بهبود دانش خود، اقدام و تکرار دو مرحله تا رسیدن به مقصد.
موثر
دو ویژگی بالا برای متقاعد کردن سایر افراد در ویژگی‌های رهبری سازمانی شما یا تضمین اعتماد آنها به دید شما کافی نیست. شما باید بتوانید از نفوذ خود برای تاثیرگذاری بر افراد استفاده کنید. افراد تأثیرگذار می‌توانند در دستیابی به اهداف موفق باشند زیرا اعتماد و گوش دادن به دیگران را آسان می‌کنند. اگر نتوانید دیگران را مجبور پذیرش برنامه خود کنید، نمی‌توانید به آن برسید.
توانایی تأثیرگذاری به ویژه برای رهبران استراتژیک بسیار مهم است زیرا آنها اغلب استراتژی‌هایی را اجرا می‌کنند که دیگران به راحتی نمی‌توانند آنها را دنبال کنند. به عنوان مثال تغییر سیستم در یک کسب و کار ممکن است دشوار باشد. هرچه اطمینان بیشتری نسبت به دیگران داشته باشید آسان‌تر به سمت اهداف حرکت خواهید کرد.
نمونه‌هایی از رهبران معروف استراتژیک
جهان شاهد رهبران بسیاری بوده و برخی از آنها عالی بوده‌اند، در حالی که دیگران نتوانسته‌اند مردم را در مورد ویژگی‌های رهبری خود متقاعد کنند. رهبران مختلف نیز از سبکهای مختلف رهبری استفاده کرده‌اند و مطالعه مثالهای این رهبران روش خوبی برای یادگیری در مورد چارچوبهای خاص است.
نمونه‌هایی از رهبران استراتژیک ، در صنعت تجارت، ورزش، سیاست و حتی سرگرمی مانند صنعت فیلم وجود دارد. در زیر دو نمونه از رهبران استراتژیک آورده شده است.
هیلاری کلینتون
سیاست به دلیل ماهیت پویای صنعت به توانایی‌های استراتژیک زیادی نیاز دارد. یک رهبر سیاسی برای رسیدن به اهداف باید چشم انداز و برنامه‌ای برای دستیابی به اهداف داشته باشد. گرچه نمونه‌های بسیاری از رهبران سیاسی وجود دارد که از رهبری استراتژیک استفاده کرده‌اند، هیلاری کلینتون یکی از این نمونه هاست. وزیر امور خارجه سابق و بانوی اول ایالات متحده تفکر بینشی را با استراتژی‌های واقعی برای انجام کارها به کار گرفته است.
یکی از بارزترین نمونه‌های توانایی های استراتژیک وی در زمان اولین ریاست جمهوری همسرش بود. خانم کلینتون، مسئول تغییر سیستم بهداشت و درمان کشور، حتی با هزینه شخصی زیاد بود. این مسئله برای مدت طولانی در ایالات متحده در حال دمیدن بود، اما هیچ کس دید و قدرت لازم برای اجرای تغییر در بخش را نداشت. اگرچه خانم کلینتون نتوانست نوع برنامه مراقبت‌های بهداشتی را که وی و همسرش می‌خواستند اجرا کند، اما روند گفتگو در کشور آغاز شد و در نهایت به رئیس جمهور باراک اوباما کمک کرد تا اصلاحات بهداشتی خود را انجام دهد.
در همین زمینه دوره رهبری اسطوره‌های زندگی و سازمان به شما بسیار کمک خواهد کرد:
دوره اسطوره‌های زندگی و سازمان
این دوره برای کسانی است که می‌خواهند فلسفه‌ی زندگی را درک کنند، می‌خواهند تاثیرگذارتر از قبل باشند، از زندگیشان رضایت بیشتری داشته باشند، روابط بهتری با دیگران داشته باشند و کسانی که دوست دارند کشف کنند برای چه کاری به دنیا آمده‌‌اند، مناسب است.
در صورتی که امکان شرکت در دوره را ندارید کتاب زیر را بخوانید :
کتاب مدیر الهام بخش
اگر قصد دارید به مدیری الهام بخش تبدیل شوید که به کارکنانش کمک میکند لذت را در کار باکیفیت پیدا کنند، کتاب مدیر الهام بخش برای شما نوشته شده است. استیون اسپیلبرگ
یک مثال نسبتا ً متفاوت از یک رهبر استراتژیک از دنیای سرگرمی می‌آید. کارگردان برنده جایزه اسکار، استیون اسپیلبرگ، نشان داد که چگونه می‌توان چارچوب رهبری را در دنیای سینما به کار برد.
نه تنها فیلم‌های او از تاکتیک‌های بینشی و استراتژیک استفاده می‌کنند که مخاطب را به خود جلب میکند، (برای مثال تصمیم او برای نشان دادن کوسه تا مراحل آخر فک‌ها را در نظر بگیرید) بلکه همچنین در نحوه برخورد وی با پروژه‌های خود به طور کلی. اسپیلبرگ از پرداختن به موضوعات بزرگ اجتماعی مورد بحث نمی‌ترسد و سبک او در تولید فیلم چالش برانگیز و آینده نگر است.
اد برنز، بازیگری که در فیلم نجات سرباز رایان با اسپیلبرگ همکاری داشت، در کتاب خود، اطلاعات جالبی در مورد نحوه کارگردانی این کارگردان ارائه داد. Business Insider گزارش داد که چگونه برنز در کتاب خود به جای هدایت کامل آنها به سمت مسیر درست، در مورد روش منحصر به فرد اسپیلبرگ برای هدایت بازیگران برای کشف راه خود می‌نویسد. کارگردان به سادگی چشم انداز را توضیح می‌دهد و سپس بازیگران را به تصمیم‌گیری درست براساس این چشم انداز واگذار میکند. دیدگاه اسپیلبرگ، این نیست که به دیگران بگوید چه کاری انجام دهند، بلکه به آنها کمک میکند تا جهت را با هم درک کنند.
جالب اینجاست که اسپیلبرگ همچنین فیلمی از رهبر استراتژیک دیگر، رئیس جمهور آمریکا، آبراهام لینکلن را کارگردانی کرده است. این فیلم برنده جایزه کارگردانی هنری اسکار، به وضوح درک درستی از چارچوب رهبری استراتژیک را نشان می‌دهد.
نتیجه گیری
به طور کلی، هدف رهبری استراتژیک آماده سازی سازمان برای آینده است. این سبک رفتار پیش بینانه و تصمیم گیری تحلیلی را می‌طلبد. اقدامات نباید صرفاً با تمرکز بر وضعیت فعلی انجام شود، بلکه هر تصمیم لازم است درک درستی از وقایع و احتمالات مختلف آینده را به اجرا در آورد. چشم انداز سازمان باید بر آینده متمرکز باشد و مدل رهبری استراتژیک نیاز به آماده سازی سازمان برای هر آینده‌ای که برایش در نظر گرفته است می‌باشد.
مطالبی که ممکن است به آن علاقه داشته باشید