تفکر سیستمی چیست و چه کاربردی دارد؟

تفکر سیستمی چیست و چه کاربردی دارد؟

تفکر سیستمی راهی به سوی موفقیت است زیرا باعث می‌شود شما ذهن خود را به سوی مسائل بزرگتر باز کنید و فراتر فکر کنید و در نتیجه راه حل‌هایی فراتر از سطح فکر بسیاری از انسان‌های دیگر بیابید.
وقتی بتوانید فراتر از انسان‌های دیگر فکر کنید پیشرفت‌ها و موفقیت‌های شما نیز بسیار فراتر از افراد عادی خواهد بود. سیستمی فکر کنید تا به کسب و کار عالی و ذهنی قدرتمندتر دست یابید. در همین رابطه دوره رهبری و لیدرشیپ اسطوره‌های زندگی و سازمان بسیار کمک کننده است.

در مقاله «تفکر سیستمی چیست و چه کاربردی دارد؟» قصد داریم شما را با مفهوم تفکر سیستمی آشنا سازیم تا با استفاده از این نوع تفکر زندگی بهتر و رو به پیشرفت داشته باشید.
زیرا قدرت ذهن انسان بسیار بالاست و تفکر سیستمی می‌تواند به ما کمک کند که از این قدرت ذهنی نهایت استفاده را ببریم.

تفکر سیستمی را بیشتر بشناسیم:

ذهن انسان بسیار قدرتمند است. توانایی تفکر و تمرکز همیشه ما انسان‌ها را به سمت موفقیت و پیشرفت بیشتر در زندگی سوق داده است. نکته مهم اینجاست که همیشه ذهن ما تا به این حد دارای توانایی پردازش مسائل پیچیده نبوده است بلکه در طی زمان ما با مشکلات متعددی روبرو شده‌ایم و متناسب با مسائلی که با آنها روبرو شدیم ذهن ما نیز قدرتمن‌تر و قوی‌تر شده است. بدیهی است که هر چقدر جوامع انسانی پیچیده‌تر می‌شوند ذهن انسان نیز به دنبال آن گسترده‌تر و متفکر‌تر می‌شود.

به دنبال آن انواع تفکر نیز بروز می‌کند. از تفکر ابتدایی که باعث توانایی بقای ما انسان‌ها در طول تاریخ شده گرفته تا توانایی تمرکز ذهنی امروزه که به موفقیت ما انسان‌ها منجر شده است. هر دوره تاریخ اثر خود را در میزان پیشرفت قدرت ذهن ما داشته است به عنوان مثال با وجود انقلاب صنعتی تفکر مکانیکی در ما شکل گرفته که در زمان خود تفکر بسیار مناسبی برای حل مشکلات ما انسان‌ها به شمار می‌رفت.

دوره روانشناسی اکت ( همایش اکسیژن)

از جمله این مشکلات می‌تواند مقاوم شدن آفت‌های دیگر نسبت به محصول شیمیایی باشد که برای از بین بردن آفت نوع یک از آن استفاده کرده‌ایم. در نتیجه ما یک مشکل را حل کرده‌ایم و مشکل بزرگتری را در دراز مدت برای آیندگان به وجود آورده‌ایم.
تفکر منطقی و مکانیکی تنها می‌تواند راه حلی کوتاه مدت برای مشکلات ما باشد اما چون به همه عناصر موجود در یک مسئله توجه نمی‌کند باعث ایجاد مشکلاتی جدید‌تر و بزرگتر در آینده می‌شود. با یادگیری تفکر سیستمی و استفاده از آن در مراحل زندگی می‌توانیم راه حل‌های پایدار و درست‌تر برای مشکلات پیدا کنیم. و همچنین از ایجاد مشکلات بزرگتری که در اثر تفکر اشتباه ما به وجود می‌آید جلوگیری کنیم.

تعریف تفکر سیستمی چیست؟

بهتر است اول به کلمه سیستم توجه کنید. بر خلاف تعریف در جوامع، سیستم به معنای نظم نیست بلکه به معنای یک نظامی دارای چهارچوب و قوانین مشخص است.
بدیهی است که سیستم‌ها قابل تحلیل هستند زیرا عناصری خاص دارند که ارتباط آنها نیز با هم مشخص است. برای اینکه بتوانیم ارتباط این عناصر را در یک سیستم تشخیص بدهیم باید از تفکر ذهنی‌مان استفاده کنیم.
تفکر سیستمی به این معنی است که یک مشکل و مسئله را در یک سیستمی حاوی عناصر به هم پیوسته ببینیم و با شناسایی ارتباط بین این عناصر بتوانیم تاثیری که این عناصر روی هم می‌گذارند را نیز تشخیص دهیم. به عبارت دیگر یک دید کل نگر داشته باشیم و بتوانیم تصویری فراتر را ببینیم.


تفکر سیستمی چیست

اشتباهی که بسیاری از مردم امروز هم مرتکب می‌شوند این است که سعی می‌کنند مسائل را فقط آنالیز کنند. آنالیز در لغت به معنای خرد کردن و شکستن به اجزای کوچکتر است. کسی که مسائل را از دید آنالیز گرایانه نگاه می‌کند سعی می‌کند آن مسئله را به اجزای کوچکتر تقسیم کند و فقط روی یک جزء کوچک تمرکز می‌کند و راه‌حلی کوچک برای آن قسمت می‌یابد. مشکلی که در اینجا پیش می‌آید این است که ما به همه عناصری که در یک مسئله دخیل هستند و روی آن تاثیر می‌گذارند توجه نمی‌کنیم، در نتیجه فقط قسمت کوچکی از مشکل را حل می‌کنیم و قسمت‌های دیگر و تاثیر آنها روی مسئله اصلی را نادیده می‌گیریم. به همین علت در نتیجه تفکر اشتباهمان و راه‌حلی که یافته‌ایم مشکلات بزرگتری در آینده ایجاد می‌شود.
برای اینکه بهتر بتوانیم تفکر سیستمی را درک کنیم بهتر است مفهوم تفکر مکانیکی را نیز بفهمیم و این دو را با هم مقایسه کنیم.

با تعریف تفکر مکانیکی آشنا شویم:

بر خلاف تفکر سیستمی تمرکز تفکر مکانیکی روی قسمت کوچکی از مشکل می‌باشد. این نوع تفکر با پیدایش انقلاب صنعتی به وجود آمد. به این معنا که به عنوان مثال اگر شما در یک کارخانه مشغول به کار هستید فقط موظف به انجام وظایف خود در حیطه کاری خاص خود هستید و بقیه مشکلات و مسائل به شما ارتباطی ندارد.


تفکر مکانیکی در زمان پیدایش انقلاب صنعتی مزیت‌هایی نیز داشت. این نوع تفکر باعث می‌شد که افراد مجبور باشند تنها روی قسمت‌های کوچکی از مشکلات تمرکز کنند و فشار روانی کمتری را تجربه کنند اما مشکلی که به وجود آمد این بود که انسان‌ها سعی کردند این نوع تفکر را در همه جنبه‌های زندگی شخصی، عاطفی و اجتماعی خود نیز اعمال کنند.
زندگی اجتماعی انسان ها فقط از قسمت‌های کوچک و یا از یک بعد تشکیل نشده است که بتوان فقط یک علت برای یک معلول پیدا کرد. وقتی شما سعی می‌کنید برای یک مشکل تنها یک علت پیدا کنید مسائل و عناصر دیگری را که بر این مشکل تأثیر می‌گذارند نادیده می‌گیرید، در نتیجه راه حلی که پیدا می‌کنید راه حلی ناقص و ناکارآمد است و فقط در مدت زمان کوتاهی می‌تواند به شما کمک کند. اما پس از مدتی عناصر دیگری که در مشکل شما دخیل هستند تاثیر خود را می‌گذارند و شما با مشکل بزرگتری مواجه می‌شوید. مسئله‌ای که امروزه به وفور در جوامع انسانی با آن روبرو هستیم.

تفکر سیستمی

سیستماتیک فکر کردن در بستر سیستم :

اینکه بدانیم تفکر سیستماتیک چیست و مفهوم آن را درک کنیم یک مسئله است و اینکه بتوانیم به طور کاربردی از تفکر سیستی استفاده کنیم متفاوت است. در بسیاری از جوامع حتی مفهوم تفکر سیستمی جا نیفتاده است. اکثر مردم سعی می‌کنند برای یک قسمت از مسائل راه حلی کوتاه مدت پیدا کند و به این مسئله فکر نمی‌کنند که بقیه قسمت مسئله و عناصری که روی همدیگر تاثیر می‌گذارند می‌توانند در دراز مدت مشکلات بزرگتری ایجاد کنند. با استفاده از تفکر سیستمی می‌توانیم راه حل‌هایی جامع و کامل برای مشکلات و مسائلی که امروزه با آنها روبه‌رو هستیم پیدا کنیم. برای این که بتوانیم تفکر سیستمی را در ذهن خود پرورش دهیم و آن را تبدیل به یک مهارت کنیم بهتر است در ابتدا یک مسئله را در قالب یک سیستم در نظر بگیریم که حاوی نظام و چارچوب است. می دانیم که یک سیستم دارای عناصر مختلفی است. پس در ابتدا عناصر موجود در یک سیستم که همان مسئله ما می‌باشد را تشخیص می دهیم. سپس می‌توانیم تاثیری که این عناصر بر روی یکدیگر می گذارند را پیدا کنیم. حالا می‌توانیم به مسئله موجود از بالا و به دیدی فراتر نگاه کنیم وقتی به این دید جامعه و کل گرایانه رسیدیم می‌توانیم راه حلی پیدا کنیم که برای همه قسمت‌های مسئله مفید باشد و مشکل ما نه تنها به طور کامل حل میشود بلکه راه حل ما می‌تواند از به وجود آمدن مشکلات بزرگتر جلوگیری کند. اما نکته مهم این است که در جوامع امروزی برای هر معلول یک علت وجود ندارد. بلکه دلایل زیادی و عناصر بسیاری باعث به وجود آمدن یک مشکل می‌شوند. برای اینکه بتوانیم این مفهوم را متوجه شویم بهتر است به یک مثال توجه کنیم.
در یک دوره زمانی خاص پدیده‌ای به نام سقوط زنبورها در میان زنبورداران به وجود آمد. این پدیده به این صورت بود که زنبورها پس از اینکه کندوی خود را ترک می‌کردند دیگر نمی توانستند راه بازگشت را پیدا کنند و در مسیر سقوط می‌کردند و حتی از بین می‌رفتند. این مسئله‌ای بسیار بزرگ بود و ضرر بسیار زیادی به زنبورداران زد.
در وهله اول به نظر می‌رسید که مشکل نوع خاصی از آفت کشی باشد که برخی از کشاورزان بر روی گیاهان خود استفاده می‌کردند. این آفت کش حاوی ماده‌ای مشابه نیکوتین بود که باعث گیجی زنبورها می‌شد. اما نکته جالب توجه این بود که این ماده به تنهایی نمی‌توانست باعث سقوط زنبورها شود. پس علت چیست؟ پس از تحقیقات فراوان دانشمندان متوجه شدند که ماده‌ای که در این آفت کش وجود دارد یکی از عواملی است که می‌تواند باعث سقوط زنبورها شود اما دلایل دیگری نیز وجود دارد که می‌تواند باعث این مسئله شود. دلایلی همچون تغذیه نامناسب زنبورها آب و هوای نامناسب زمانبندی نادرست برداشت عسل و غیره. هیچکدام از این عوامل به تنهایی نمی‌توانست پدیده سقوط زنبورها را به وجود آورد اما همزمانی و در کنار هم قرار گرفتن این عوامل باعث این پدیده شد. تفکر سیستماتیک توانست این مشکل را شناسایی و برای آن راه حل درستی بیابد.
به این معنا که هم کشاورزان نوع آفت کش خود را تغییر داده و هم زنبورداران بر نوع مراقبت از این زنبورها و نوع برداشت محصول خود تجدید نظر کردند.

پس اگر یک مسئله را یک رویداد در نظر بگیریم و عناصر موجود در آن مسئله را روند در نظر بگیریم باید بدانیم که هر رویداد شامل روند های بسیاری است. و تفکر سیستمی به ما اجازه می‌دهد که این روند‌ها شناسایی شده و تاثیری که بر روی هم میگذارند به ما دیدی فراتر بدهد تا بتوانیم راه حل مناسب برای یک مسئله بیابیم.

با تفکر سیستمی مسائل پیچیده را به راحتی حل کنید:

همانطور که گفتیم در جوامع انسانی امروزه مسائل و مشکلات روز به روز پیچیده‌تر و سخت‌تر می‌شوند. به همین خاطر تفکر سیستمی می‌تواند در حل مسائل روزمره ما کمک شایانی کند.
تفکر سیستمی در حل مسائل با توجه به یکسری نکات می‌توان تفکر سیستمی را در پیدا کردن راه حل مشکلات اعمال کرد.

 -مسئله را به اجزای کوچکتر تقسیم نکنید:

در تفکر سیستمی به جای اینکه مسئله را به جزء‌های کوچکتر تقسیم و فقط برای یک جز راه حل پیدا کنیم بهتر است مسئله را در قالب یک سیستم بزرگ ببینیم که قسمت‌های مختلفی دارد و همه این قسمت‌ها به هم ربط دارند و بر هم تاثیر می‌گذارند. به این ترتیب می‌توانید راه حلی موثر و مفید پیدا کنید.

-عواملی که بر یک مسئله تاثیر می‌گذارند را پیدا کنید و آنها را نادیده نگیرید:

تفکر سیستمی بر خلاف تفکر مکانیکی اصرار بر پیدا کردن و شناسایی عناصر موجود در یک مسئله را دارد. پس برای اینکه بتوانیم راه حلی کاربردی برای مشکل خود پیدا کنیم حتماً نیاز است که همه علت‌ها را بیابیم که در غیر این صورت راه حل ما در آینده مشکل بزرگتری به وجود می‌آورد زیرا هر عنصر و یا هر علتی خود می‌تواند باعث به وجود آمدن یک معلول یا یک مسئله جدید شود.

-به مسئله در قالب یک سیستم و از یک دید کل گرایانه نگاه کنید:

وقتی بتوانید یک مسئله را در قالب یک سیستم ببینید به راحتی می‌توانید همه عوامل موثر در آن مسئله را شناسایی کرده و از بالا به آن مسئله نگاه کنید. وقتی همه عناصر موجود را شناسایی کنید می‌توانید به راحتی راه حلی بیابید که همه سناریوهای ممکن در مسئله شما را خنثی کرده و راه‌حلی کاملاً مفید به شما دهد.

-تفکر سیستمی را در زندگی روزمره خود تمرین کنید:

برای اینکه بتوانید به مهارت تفکر سیستمی دست یابید بهتر است سعی کنید برای هر مشکلی که در زندگی روزمره شما اتفاق می‌افتد این نوع تفکر را اعمال کنید. به مرور زمان ذهن شما قدرتمند‌تر می‌شود و می‌توانید در مورد هر مسئله‌ای که پیش روی شما اتفاق می‌افتد سیستماتیک فکر کنید و در نتیجه روز به روز به موفقیت بیشتری دست یابید.

نتیجه گیری:

اما امروزه این نوع از تفکر با اینکه در عین حال منطقی به نظر می‌رسد اما جوابگوی همه مشکلات ما نخواهد بود زیرا جامعه امروزی بسیار پیچیده شده و ما جنبه‌های مختلفی از مسائل در زندگی‌مان داریم که همگی حاوی عناصری هستند که بر روی هم تاثیر می‌گذارند. در نتیجه نمی‌توان فقط به یک بعد از مسائل فکر کرد و فقط برای یک قسمت راه حل پیدا کرد بلکه نیاز به تفکری کلی گرایانه داریم تا بتوانیم روابط این عناصر را بر روی هم بفهمیم و راه حلی پیدا کنیم که در دراز مدت مشکل ما را حل کند. در اینجاست که تفکر سیستمی به کمک ما می‌آید.

دوره رهبری
اسطوره‌های زندگی و سازمان برای همه‌ی انسان‌هایی که به رشد تمایل دارند، می‌خواهند فلسفه‌ی زندگی را درک کنند، می‌خواهند تاثیرگذارتر از قبل باشند، از زندگیشان رضایت بیشتری داشته باشند، روابط بهتری با دیگران داشته باشند و کسانی که دوست دارند کشف کنند برای چه کاری به دنیا آمده‌‌اند، مناسب است.
  • نویسنده : هما حسین پور ( مترجم و زبان شناس )
    • امتیاز :
    • 1
    • 0
  • تعداد مشاهده : 6677 بار
  • مشاهده نظرات کاربران
  • تاریخ انتشار : 1399/07/18
نظر شما

ایمیل شما نشر نخواهد شد.فیلد های ضروری با * نشانه گذاری شده است.

تصویر امنیتی Refresh Icon

پیام شما بعد از بررسی نمایش داده خواهد شد

نظر خود را بنویسید

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به موسسه آموزشی انتشاراتی بارسا می باشد.