5 تفاوت رهبری و مدیریت + ویدیو

تفاوت‌های رهبری و مدیریت

مدیریت ، به کارگیری علم و هنر در هماهنگی و هدایت منابع مالی یا انسانی و یا هردو، در رسیدن به هدف با حداکثر کارایی است. به زبان ساده و قابل درک برای عموم، رهبری به معنای تاثیرگذاشتن روی دیگران، نفوذ کردن در قلب دیگران و همراه ساختن آنان در جهت اهدافی خاص می‌باشد. در عمیق سازی اصول رهبری و مدیریت دوره رهبری بسیار تاثیر گذار میباشد.

شناخت تفاوت‌ها و تشابه مدیریت و رهبری کمک شایانی به ما و سازمان ما خواهد داشت. در این مقاله به  5 تفاوت رهبری و مدیریت خواهیم پرداخت.

زیاد شنیده‌اید که سوال مرسوم از اکثر ما این است که آیا مدیریت و رهبری یکی هستند؟ تفاوت مدیریت و رهبری در چیست؟ کدام یک بر دیگری برتری دارد؟

بیایید ابتدا مدیریت و رهبری را تعریف کنیم!
تعریف اول: عده‌ای مدیریت را استفاده موثر از منابع و به کارگیری نیروی انسانی جهت رسیدن به هدفی خاص تعریف کرده‌اند.
تعریف دوم: برخی نیز هنر انجام دادن کار به وسیله دیگران را، مدیریت نامیده‌اند.
تعریف سوم: گروهی در تعریف مدیریت معتقدند: مدیریت ، هماهنگ نمودن منابع مادی و انسانی برای نیل به اهداف می‌باشد.
تعریف چهارم: بسیاری از تعریف‌های دیگر که واژه‌هایی نظیر افزایش کارایی، هدایت و ترکیب علم و هنر را به تعریف‌های مدیریت اضافه نموده‌اند.

در همین رابطه دوره رهبری و لیدرشیپ (اسطوره‌های زندگی و سازمان) را به شما پیشنهاد می‌کنیم.
ویدیوی زیر را ببینید:

از تعریف‌های فوق یک تعریف ترکیبی به شکل زیر شاید تعریف مناسبی برای مدیریت باشد:
مدیریت به کارگیری علم و هنر در هماهنگی و هدایت منابع مالی یا انسانی و یا هردو، در رسیدن به هدف با حداکثر کارایی است.

اینستاگرام علی میرصادقی

البته آن چه بین همه صاحب نظران در خصوص تعریف مدیریت مشترک است، وظایف مدیریت است.

پنج وظیفه اصلی مدیریت به شرح زیر تقسیم بندی می‌شوند:

1. برنامه ریزی
2. سازماندهی
3. به کار گماردن
4. رهبری
5. کنترل

برای روشن شدن اینکه آیا مدیریت با رهبری تفاوت دارد یا اینکه کدام بر دیگری ارجحیت دارند و پاسخ به عده‌ای که به اشتباه تصور می‌کنند که رهبری بر مدیریت برتری دارد، بهتر است به مورد چهارم این پنج وظیفه مدیریت توجه کنید.

رهبری یکی از وظایف مدیریت

شاید لازم باشد در مقاله‌ای به طور مفصل در خصوص تفاوت رئیس و مدیر با هم صحبت کنیم.
اجازه دهید در این میان تعریفی هم از مدیر داشته باشیم. 

دوره روانشناسی اکت ( همایش اکسیژن)

مدیر کیست ؟

 شخصی که عهده‌دار مدیریت است را مدیر می‌نامند. مدیر ، یک شخص و مدیریت یک نقش و واژه‌ای جدا از ماهییت یک شخص حقیقی است. در همین جا لازم میدانم اعلام کنم من به شخصه با برخی مکاتبات و نگارش‌های اداری با عنوان مثلا « مدیریت محترم ....» موافق نیستم و معتقدم بایستی به شکل « مدیر محترم...» نوشته شود.
دوباره به بحث اصلی برمی‌گردیم. بهتر است کمی هم با تعاریف رایج در خصوص رهبری آشنا شویم.

معنای رهبری

در این صورت زمانی که دیگران به دلخواه خود و نه از روی اجبار و بی‌میلی، از شما پیروی می‌کنند و با شما همراه می‌شوند، می‌توان گفت شما در حال رهبری کردن هستید.
نکته قابل تامل در این تعریف نفوذ کردن رهبر بر قلوب پیروان خودش است و به واسطه همین نفوذ و اینکه دیگران رهبر را دوست دارند، او را می‌پسندند و قبول دارند؛ از وی پیروی می‌کنند. پیروان از رهبر خود الهام می‌گیرند و یقین دارند که رهبر می‌تواند آنها را به خواسته‌هایشان نزدیک و نزدیک‌تر کند. در غیر این صورت آن‌ها با عدم انجام وظایف توسط کارمندان خود مواجه می‌شوند.

تصورات اشتباه در مورد نقش رهبری :

عموم مردم تصورشان از رهبری ، رهبری سیاسی در سطح کلان یا حداقل رهبری در کمپانی‌های بزرگ کسب و کار و رهبری سازمانی است که هم کاملا وسیع بوده و هم تعداد قابل ملاحظه‌ای نیروی انسانی را در بر میگیرد، شاید به طور قاطع نتوان گفت که این تصور اشتباه است ولی مطمئن هستم در ابعاد خیلی کوچکتر مثلا وقتی بتوانید صحبتی یا ایده‌ای را بیان کنید و فرزند شما از روی میل با شما و ایده‌تان همراه شود، پس شما در حال رهبری هستید. یا حتی هنگامی که در سازمانتان ایده‌ای را بیان کنید و مدیر شما با شما همسو شود، شما در حال رهبری کردن مدیرتان هستید.
بنابراین این طور می‌توان بیان کرد که سطوح رهبری متفاوت است ولی اینکه فقط در سازمان‌ها و شرکت‌های کسب وکارهای بزرگ رهبری معنا پیدا می‌کند فکر درستی نیست. نیاز رهبر در کسب و کارهای نوپا از اهمیت بالایی برخوردار است.


رابطه کسب و کار با رهبری

از دیگر اشتباهات رایج در خصوص رهبری این است که در گذشته تصور بر این بود که رهبری امری ذاتی است و انسان‌ها باید ذاتا رهبر باشند و رهبری چیزی نیست که با آموزش به دست آید ولی امروز تقریبا تحقیقات نشان داده که درست است عده‌ای پتانسیل بهتری برای رهبری دارند ولی در کل رهبری را می‌توان از طریق آموزش کسب کرد و مرتبا بر مهارت‌های رهبری خود افزود.

تاثیرات ارتقا مهارت‌های رهبری :

اگر قبول داشته باشیم که رهبران تاثیرگذارترین افراد هر جامعه هستند، شاید ضرورت ارتقا مهارت‌های آنان را بیشتر درک کنیم.
هر رهبر می تواند به تنهایی بر تعداد زیادی از افراد تاثیر گذار باشد حال اگر این رهبر مهارت های بیشتری کسب نماید یقینا اثر گذاری بیشتری خواهد داشت.

برخی نتایج و اثرات افزایش مهارت‌های رهبری به شرح زیر خواهند بود:

  • درآمد شما و موقعیت شغلی شما ارتقا قابل توجهی خواهد داشت.

  • اعتبار شما در موقعیت‌های مختلف از جمله در خانواده و فامیل، در محیط کار، در محیط دوستان و درجامعه بالا می رود.

  • اثرگذاری شما در زندگی شخصی، در بین خانواده، در محیط کار خود و در جامعه افزایش می‌یابد.  

  • محبوبیت شما بیشتر می‌شود و دیگران شما را دوست خواهند داشت و همواره دوست دارند که در کنار شما باشند.

  • شما یک فرد عامل و صاحب سبک و تفکر خواهید بود و الهام بخش بسیاری از افراد دیگر در خانواده و محیط کار و دوستان و جامعه خواهید بود.

  • و از همه مهم‌تر اینکه: به دلیل زندگی کردن قابلیت‌ها و استعدادهای ویژه‌تان و اثرگذاری خوبی که بر دیگران دارید، از خودتان و زندگی خودتان رضایت خواهید داشت.

مهارت‌های رهبری

تفاوت‌های رهبری و مدیریت :

وقت آن رسیده که به تفاوت‌های رهبری و مدیریت بپردازیم. از عمده‌ترین شاخصه تفاوت رهبری و مدیریت می‌توان به موارد زیر اشاره کرد :

1 ) تفاوت در قدرت

معمولا قدرت مدیران به دلیل سلسله مراتب رسمی در سازمان یا عرف‌ها و قوانین تعریف شده است در حالی که قدرت رهبر از محبوبیت و مقبولیت در بین مردم حاصل می‌شود.
معلمی را تصور کنید که به واسطه جایگاه و نقشی که دارد و همچنین ترسی که دانش آموزان از کسب نمره و قبولی در این درس از معلم دارند؛ صحبت‌هایش را به دانش آموزان دیکته می‌کند و در حالتی دیگر دانش آموزان به دلیل علاقه‌ای که به معلم خود دارند و احترامی که برای وی قائل هستند تمامی حرف‌های او را از جان و دل گوش می‌کنند، در حالت اول معلم مدیر و در حالت دوم وی یک رهبر است.

2 ) میزان درگیر کردن احساسات

مدیران معمولا از روی منطق وظایف ترسیمی کارکنان را برایشان تشریح و توضیح می‌دهند.

تفاوت رهبر و مدیر

همین توجه به احساسات پیروان و ایجاد انگیزه از دلایل محبوبیت رهبران نسبت به مدیران در بین مردم است.

3 ) تفاوت در تحول

معمولا مدیران به دنبال تحولات کوچک و جزئی هستند در صورتیکه رهبران به دنبال ایجاد تحولات اساسی در افراد و جامعه هستند. رهبران با ترسیم چشم انداز در صدد تحول اساسی شرایط فعلی هستند در حالیکه مدیران به هدف گذاری بسنده می‌کنند.

4 ) توجه به چرایی کار

رهبران به دنبال انجام کارهای درست و مدیران بیشتر به دنبال انجام درست کارها هستند.
مدیران برای دیگران چگونگی انجام درست کارها را توضیح می‌دهند اما رهبران اول به دنبال این هستند که بدانند چرا باید کارهای خاصی انجام شود.
و وقتی رهبران چرایی انجام کارها را متوجه شوند، بدون توجه به سختی و دشواری آن‌ها، دیگران را برای انجام آنها هدایت؛ و انگیزه ایجاد می‌کنند و می‌دانند که چگونگی انجام این کارها را پیدا خواهند کرد.

5 ) حساب کردن روی تعهد دیگران 

مدیران معمولا با ابزار‌های تشویق و تنبیه، دیگران را به تعهد کاری خود وادار می‌کنند در حالی که رهبران به دنبال این ابزار نیستند و روی تعهد دیگران حساب می‌کنند.

نتیجه گیری :

نیاز رهبر در کسب و کارهای نوپا از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین می‌توان بیان کرد که رهبری فقط در سازمان‌ها و کسب وکارهای بزرگ معنا پیدا نمی‌کند. هنگامی که در سازمانتان ایده‌ای را بیان کنید و مدیر شما با شما همسو شود، شما در حال رهبری کردن مدیرتان هستید. حتی در یک خانواده‌ی ۴نفره زمانی که شما صحبتی یا ایده‌ای را بیان می‌کنید و فرزند شما از روی میل با شما و ایده‌تان همراه می‌شود هم رهبری محسوب می‌شود. بنابراین این طور می‌توان بیان کرد که سطوح رهبری متفاوت است.

در همین زمینه دوره رهبری اسطوره‌های زندگی و سازمان به شما بسیار کمک خواهد کرد:

دوره اسطوره های زندگی و سازمان
دوره اسطوره‌های زندگی و سازمان
این دوره برای کسانی است که می‌خواهند فلسفه‌ی زندگی را درک کنند، می‌خواهند تاثیرگذارتر از قبل باشند، از زندگیشان رضایت بیشتری داشته باشند، روابط بهتری با دیگران داشته باشند و کسانی که دوست دارند کشف کنند برای چه کاری به دنیا آمده‌‌اند، مناسب است.

در صورتی که امکان شرکت در دوره را ندارید کتاب زیر را بخوانید :

کتاب مدیریت بدون زور و اجبار
کتاب مدیریت بدون زور و اجبار
در کتاب مدیریت بدون زور و اجبار نوشته دکتر ویلیام گلسر چگونگی به کارگیری "تئوری انتخاب" در قلمروی روابط مدیر و کارکنانش گام به گام نشان داده شده است. این کتاب با هدف ترویج "روان‌شناسی کنترل درونی" و تشویق مدیران به دست کشیدن از "روان‌شناسی کنترل بیرونی" تدوین شده است.
  • نویسنده : عباس امامی | استاد دانشگاه_حوزه مدیریت تحول و کسب و کار
    • امتیاز :
    • 3
    • 0
  • تعداد مشاهده : 15589 بار
  • مشاهده نظرات کاربران
  • تاریخ انتشار : 1399/05/28
نظرات کاربران
علی محمدی

خیلی عالی بود ممنون از مطالب مفیدتون. سعی میکنم خط به خط این مقاله رو رعایت کنم تو برخورد با کارمندانم.

0 0

مدیر سيستم

با سلام و سپاس از شما.

0 0

حسین

بسیار جذاب و مفید بود.مخصوصا قسمتی که به این نکته اشاره شده بود: "زمانی که دیگران به دلخواه خود و نه از روی اجبار و بی‌میلی، از شما پیروی می‌کنند و با شما همراه می‌شوند، می‌توان گفت شما در حال رهبری کردن هستید."
ممنون از مطالب بسیار مفید و ارزشمندتون استاد...

1 0

مدیر سيستم

با سلام بسیار خوشحالیم که براتون مفید بوده.

1 0

نظر شما

ایمیل شما نشر نخواهد شد.فیلد های ضروری با * نشانه گذاری شده است.

تصویر امنیتی Refresh Icon

پیام شما بعد از بررسی نمایش داده خواهد شد

نظر خود را بنویسید

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به موسسه آموزشی انتشاراتی بارسا می باشد.