داستان زیر رو بخونید
اون روز هوا خیلی سرد بود و مریم تصمیم گرفته بود همه چی رو دوباره شروع کنه. دقیقا مثل هفته پیش که این تصمیم روگرفته بود، اما عملی نشد.
آخه دقیقا شبی که قراربود شروع کنه، ازشهرستان واسه شون مهمون اومد و مجبورشد شنبه درس نخونه.
یکشنبه می خواست گازشو بگیره که این شبکه های تلویزیونی، نامردی کردن و دقیقا همون سریال ها و فیلم هایی که مریم دوست داشت رو پخش کردن.
پس برنامه شروع دوباره مریم به دوشنبه افتاد. صبح بیدارشد اما گفت نیم ساعت دیگه. نیم ساعت دیگه بیدار نشد تا ظهر (:
تا صبحانه خورد، وقت ناهار شد و بعد از ظهر نمی دونم چرا دوباره خوابش گرفت...
اما مریم سه شنبه صبح زود بیدارشد. خیلی خوب یک ساعت درس خوند تا مهسا بهش زنگ زد و پرسید: چقدرخوندی؟
و جفتشون بعد از این که فهمیدن خوب درس خوندن، اما نتیجه لازم رو نگرفتن، تصمیم گرفتن برن یه سری کتاب جدید بخرن. واسه همین قرارشد
استارت اصلی رو با هم بزنن. اون هم به صورت sms از چهارشنبه شروع کنن. چهارشنبه صبح زود بیدار شدن و شروع کردن به بیدار کردن هم دیگه.
Sms اول این بود : ?safheye chandI
Sms دوم این بود : cheghadr sakhte
Sms سوم این بود : (: be ye agha migan ba kishmish jomle besaz
برگردیم اول داستان:
آره اون روز هوا سرد بود و مریم تصمیم گرفته بود دوباره شروع کنه و چون هفته پیش نتونسته بود خوب این کارو انجام بده، با مهسا قرار گذاشتن
برن کتابخونه پارک نزدیک مدرسه. توپارک مارال رو دیدن، واسه همین به جای هشت، نه رسیدن کتابخونه.
جا نبود و مسئول کتابخونه بهشون گفت: فعلا توی پارک درس بخونین تا ساعت دوازده شاید یه سری رفتن :) توی پارک تا اومدن درس بخونن می دونی چی شد...؟
اون روز هوا خیلی سرد بود...
.
اینـــجا چه شکلیه...؟
.
فرقش با خونه تون :
• اینجا تمام قوانین صحیح مطالعه دنیا در حال اجراست.
• شما نمی تونین وقتی خسته شدین برین با مامانتون گپ بزنین، شما نمی تونین هرکاری که دلتون خواست بکنین.
• اینجا مثل مدرسه زنگ های مختلفی داره و درحین درس معلمتون (ناظر مدرسه) به شما اجازه نمی ده که بیخودی وسط زنگ، استراحت کنید.
• اینجا موبایل و کامپیوتر با شما خداحافظی بلند مدتی می کنند و از شر همه اون ها راحتید.
.
فرقش با کتابخونه :
• این روکه اصلا حرفشم نزن، خیلی فرق داره.
• اینجا نمی تونی با بغل دستیت حرف بزنی.
• اینجا حتی موقعی که داری می میری، نمی تونی از کسی انتظار کمک داشته باشی.
• اینجا نمی تونی هر وقت بخوای بیای و هروقت بخوای بری. آخه اینجا مدرسه است، نه وسط پارک.
• اینجا هرکسی واسه خودش میز تحریر و کمد و چراغ مطالعه داره.
• اینجا خیلی خفنه.